به نام نامی الله،پاسدار خون شهیدان
از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
بامردم بی درد ندانی که چه دردی دارد


در دوره چهارصد ساله استعمار کهن و نو، محوری ترین برنامه فرهنگ غرب "تخدیر جوان ایرانی و شرقی مسلمان" بود که بتواند به لطایف الحیل "درد" و "دغدغه" را از دل و روح و ذهن آن ها بزداید و "بی تفاوتی" را جایگزین نماید تا از مسائل اسلام و مصائب ملک و مملکت بی خبر بمانند و صدافسوس که مجری اینگونه سیاست ها همیشه آگاهانه و یا ناآگاهانه برنامه هایی را اجرا می کردند.

البته هیچ کس منکر شادی، نشاط، طراوت و شورواشتیاق در جامعه خصوصاً در بین جوانان و آینده سازان کشور نیست و هم اسلام قویاً موافق است و هم صریحاً به بانشاطی جامعه توصیه می کند. هم بنیانگذار کبیر انقلاب و هم مقام عظمای ولایت مخالف فضای یأس آلود و حزن انگیز در کشور علی الخصوص در عرصه های دانشگاهی بوده و هستند و اکیداً به مسئولین متذکراً توصیه ها می کنند؛ اما جای سوال اینجاست آیا به بهانه برگزاری برنامه ی "سفیران سلامت" در سالن شهید چمران دانشگاه ارومیه، "رقص و پایکوبی" چه محلی از اعراب دارد؟ آن هم در ماهی که ماه غفران و رحمت الهی است و معارف اسلامی مملو از توصیه های چهارده معصوم در "خودسازی"، "کسب فضایل معنوی"، "اکتساب کمالات عالیه" می باشد. موسیقی جای خود را دارد اما "رقص دسته جمعی" در سالن چگونه قابل توجیه است؟

آقایان مسئولین دانشگاه، در زمانی که باید ذهن و روح و فکر و تحلیل جوانان را به سمت مصائب جهان اسلام و ترفندها و دسیسه های استکبارجهانی سوق دهید، "جنگ شادی" می گذارید؟ در زمانی که 270 تن از شهدای گمنام و فرزندان مظلوم این مرز و بوم بعد از دو دهه از "کربلای ایران، شلمچه" وارد کشور می شود و داغ دل صدها خانواده و پدر و مادر سینه سوخته و چشم به راه تازه می شود، باید "موسیقی و رقص" اجرا کرد؟ در حالی که جوانان سوریه، عراق، یمن و لبنان در یک جنگ نیابتی "محور مقاومت" در مقابل هجوم غرب به "انقلاب خمینی(ره)" تشکیل داده اند و روزانه ده ها نفر غریبانه جام شهادت سر می کشند، باید جوانان ما را به "بزم عیش و عشرت" برد؟

در برهه ای که "وهابیت"، این "جاهلیت مدرن" که برای ایجاد "سرزمین سوخته" در کشورهای اسلامی ایجاد و تأسیس شده و درنهایت کشتار شیعیان و انهدام بارگاه های ملکوتی ائمه معصومین را هدف غایی خود قرار داده و با حمایت همه جانبه ائتلاف "غربی-عربی" با تمام توان به میدان آمده اند، وقت آمادگی برای پوشیدن "لباس رزم و جهاد" است یا آمادگی برای شنیدن "مراسم بزم و رقص"؟

آیا مسئولین ما می خواهند "فرهنگ" را از غربت در بیاورند؟ آیا مثلاً می خواهند به "دغدغه های رهبری" توجه درخوری نشان دهند؟ آیا نشاط علمی و دانشگاهی را فقط در برنامه "موسیقی، رقص، آواز، پای کوبی" معنا می کنند؟ آیا این برنامه در راستای سیاست "اسلامی کردن دانشگاه ها" است؟ آیا برگزار کردن جشن های اسلامی کار سخت و طاقت فرسایی است؟ نکند خدای نکرده عده ای سودجو از اینگونه مراسمات با هدف تبلیغات برای انتخابات مجلس استفاده می کنند؟

                                                                                           شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی

                                            دانشگاه علوم پزشکی ارومیه