پروردگارا من آیا به اندازه ی این گناهان نابخشودنی ام نیز معرفتی نصیبم می شود؟ به کدامین در رحمت پناه آورم با این رو سیاهی؟ سفره ی دلم برای چه کسی باز کنم تا گره از دردهایم بگشاید؟



این شب ها آسمانش جور دیگری نورانیست گویی سفارش مارا به معصومین و فرشتگان کرده ای تا شاید، طالبان کرمت بی حاصل نشوند! پروردگار من، امشب دفتر دلم را با تمام احساسم سوی تو باز می کنم و به تمامی کسانی که تو آن ها را واسطه قرار دادی توسل می جویم ... گناهانم را مرور می کنم تا عرق شرم بر صورت ناپاکم جاری شود شاید به حرمت تک تک فرزندان مادرم زهرا مرا ببخشایی! مینشینم تا طلوع صبح، دعا می کنم تا مرا نپذیرفتی خورشید نتابد و شب تمام نشود.قرآن بر سر می گذارم تا به شکرانه ی این نعمت بزرگت قدر نهم لحظه لحظه های این شب ها را که بیشتر از هزار ماه ارزش دارند،همانطور که خودت،معبود من گفته ای ما نمیدانیم و نمیتوانیم درک کنیم منزلت شب نزول قرآن را امید است امشب را زیبا شروع کنیم و تا سپیده دم تورا با دل وجان ستایش کنیم تا ملائک سرنوشتمان را نیک بنگارند...

باتشکر از مسئول فرهنگی پایگاه کوثر